من و قلم

دل نگاشته های من

من و قلم

دل نگاشته های من

زندگی مغناطیسی

يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۰۶ ق.ظ

14 خرداد 92

خیلی چیزها عوض شده،اینطور نیست؟

دفترخاطراتم انگار الکترونیکی شده...زندگیم مغناطیسی...و شاید خودم آهنی؟

خب،اگه واقعا زندگی مغناطیسی باشه باید بیشتر از اینا روی قانون جذب مانور بدم...

فردا یک مصاحبه ی کاری دارم.همه چیز خوب پیش میره،کار خوبیه با حقوق خوب.هم اونا منو قبول می کنن هم من از قبول این شغل عالی خوشحال میشم.

یه کم عجیبه برام.پا گذاشتن به دنیای کار...فکر می کنم دنیای کار دنیای آدم بزرگاست!!! و من هنوز بزرگ نشدم. کسی چه میدونه؟ شاید خیلی زود با محیط منطبق شدم

اما ته دلم می ترسم از اینکه کار بلد نباشم...خب حتما یه جاهایی همین طوری هم خواهد بود.من که تجربه ای ندارم.

گاهی حس می کنم دلم تنگ شده،برای دانشجویی که هنوز یک ماه هم ازش نگذشته...اما،زندگی بستر رودخانه است و من آب جاری.یه جا که نمی مونم...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی