من و قلم

دل نگاشته های من

من و قلم

دل نگاشته های من

خلا

دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۳۳ ق.ظ

تنها چیزی که می توانم بگویم همین است.

خلاء

احساس خلا تمام وجودم را گرفته طوری که قفسه ی سینه ام بی حس شده و دستانم نمی دانم چطور روی کیبورد حرکت می کند.

چشم هایم را که می بندم می رسم به اولین انشایی که نوشتم، وقتی دوم دبستان بودم. توصیف محل زندگی م بود. معلمم حیرت زده نگاهم کرد. گفت روزی نویسنده ی بزرگی می شوم.

بعد تر از آن همیشه اولین کسی بودم که انشاهایم را در هر دوره ای می خواندم. معلم انشا به من گفت که به جلوی کلاس بروم و به جای او به انشای بچه ها گوش کنم و ایراداتش را بگویم.

بعدتر از آن نشریه ی دانشکده بود و روزهایی که برای رشته ام می نوشته ام. متن هایی که هر جمله اش کم کم برای خودم پیامک شد. در کنگره ها خوانده شد.

و خواب دروغینی که دیدم. خواب دیدم رمانم را پذیرفته اند. باهام قرارداد بستند 260 هزار تومان!

اما صدای ناشر پشت خط چیز دیگری می گفت. ناشرش را قبول دارم. کتاب هایش را هم. گفت مثل سریال های ایرانی یا ترک می نویسم. سریال هایی که هرگز نه می بینم و نه حوصله ی دیدنشان را دارم. چقدر عجیب. 

گفت باید خیلی کتاب بخوانم و او که نمی دانست! اما من که می دانم در ده روز گذشته پنج کتاب خوانده ام. گفت از سبک های مختلف بخوانم.... این پنج تا چه بودند؟ چه کسی باور می کند (روح انگیز شریفیان)، کار از کار گذشت (ژان پل سارتر)، انجمن شاعران مرده (خدایا اسم نویسنده اش چه بود)، جراح دیوانه (ترجمه ی ذبیح اله منصوری) و پنجمی یادم نیست چه بود.

خوانده ام از سبک های مختلف.

گفت شیوه ی روایتم به سبک سنتی است. 

و من در دل می شمارم چند تا نوشته ام:

یکی، دو تا، سه تا، چهار تا

پنج تا

شش تا

هفت تا

هشت تا

نهمی در دست نگارش.

نمی فهمم.

گفت حیف است شما که علاقه دارید صدها صفحه می نویسید ....


نمی دانم چه بگویم. خودم می دانم از آن هایی که نوشته ام چهارتای اولی که قابلیت چاپ ندارند. پنجمی و ششمی هم همین طور. اما گمان می کردم هفتمی و هشتمی...

گمان...

باید با این شرایط کنار آمد.

گریه نکردم. لبخند هم زدم. حتی وقتی گفت "سریال ایرانی" خندیدم. 

خنده دار نبود.

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۵/۰۵
نویسنده جوان

نظرات  (۹)

عزیزدلم..حدس میزنم از شنیدن همچین تعبیری برای نوشته های عزیزت چه حالی بهت دست داده..کتاب هاتو نخوندم و نمی تونم نخونده قضاوتی کنم اما به خودت و قلمت ایمان دارم و خوب می دونم افکارت چیزی فراتر از سریال ایرانی ان...همه ی این ناملایمت ها و سختی ها شاید لازمه ی این مسیره..شاید همه ی اینهایی که قبولشون داری هم همین راهو رفتن و همین حرف ها رو شنیدن..اما تسلیم نشدن ..مثل خودت که میدونم تسلبم نمیشی:)
راستی خیلی خوبه که اینقدر کتاب می خونی.. واقعا آفرین
پاسخ:
ممنونم الای عزیزم...
نه هرگز تسلیم نمی شم. بعد از پایان نامه م دوباره می افتم دنبالش. جین آستین هم سال ها به نوشته هاش توهین شنید و هیچ کس حاضر به چاپ آثارش نشد.
از خلا بی وزنیشو دوست دارم..
پاسخ:
ازش بیزارم
خوشحالم که این ها رو ازت شنیدم..الان در چه حالی دوستم؟خلا تموم شده؟
پاسخ:
سلام الای عزیزم
خیلی دلتنگتم
و کلی چیز جدید داره اتفاق می فته و منم مواظبم که باهاش نیفتم
مفصل خواهم نوشت
سلام.
من برگشتم...

پاسخ:
سلااام
اگه درست شناخته باشمت خیلی عالیه که به حریم پیچیده برگشتی.بهت سر میزنم.

سلام دوست عزیزم

اوضاع رو به راهه؟

پاسخ:
سلام بهار عزیزم
ممنونم به یادمی
مطمئن نیستم
سلام نویسنده جان من..منتظر نوشته ی مفصلت هستم دختر..از منم کم پیداتری :) دلم تنگ شده برای نوشته هات رفیق
راستی عزیزم میدونی اینجا چطور میشه نام رو موقع ارسال نظر تغییر داد؟
اِلا هستم
پاسخ:
تصور هم نمی کنی چقدر دلتنگتم.
کشفش کردم :) الان اسم دارم: )
پاسخ:
:)
کجایی دختر؟؟ خووبی؟
فدای تو عزیزم..کار من از دلتنگی گذشته..نگرانتم..
پاسخ:
سلام الای عزیزم
راستش نمی دونم
شاید بله
شاید اصلا
ولی توی افت و خیزم. می دونم الان سن گشتن دنبال خودم نیست. اما درگیرشم
ممنونم که فراموشم نکردی
دوستت دارم دوست نازنینم
سال نوت مبارک
سال نوی تو هم مبارک عزیزم:*
تو هر سنی ادم ممکنه دنبال خودش می گرده گاهی..کاش یه پست بذاری و بیشتر راجع به خودت بنویسی ..خوب باش رفیق..خوب بودن حق توئه:)
ایشالا سال خوبی داشته باشی..نمیدونی چقد خوشحال شدم از دیدن اسمت..
دوستت دارم خیلی زیاد...
پاسخ:
توی سال 95 اینو نوشتی
و من سال 96 رو بهت تبریک می گم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی